وفایی مهابادی
غزل ها
شمارهٔ ۲۰: ای فتنه ی عالم به نگاه! این چه جمال است؟ - کز وصف جمال تو زبانم همه لال است!
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای فتنهٔ عالم به نگاه! این چه جمال است؟ کز وصف جمال تو زبانم همه لال است! جانا دل من سوخت ز داغ لبت، آخر: تا کی دل من تشنه ی این آب زلال است بگذار که قربان شوم این شمع رخت را در مذهب ما سوزش پروانه وصال است ما را هوس وصل لب و زلف تو هیهات! عمر خضر و آب بقا، فکر محال است! این طلعت زیبای ترا مه نتوان گفت کاین ثابت و آن سوخته ی برق زوال است «شاید به دمم فاتحه ای عین کمال است کس ماه ندیده است که در عین کمال است» دور از تو چنان زار و نزار است «وفایی» گویی که زمهجوری خورشید هلال است وفایی مهابادی