وفایی مهابادی
غزل ها
شمارهٔ ۱۸: طره از باد وزان لرزان به روی دلبر است - کافرم گر باغبان باغ جنت کافر است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
طره از باد وزان لرزان به روی دلبر است کافرم گر باغبان باغ جنت کافر است ابروان نازنینی بی قرارم کرده است یا رب این آتش مگر از مهر در نیلوفر است تا زوصف زلف و لب در باغ رویت دم زدم نو نهال خامه ام را شکر و عنبر بر است طره ی آشفته است نازم که بر ابروی کج راست چون در قلب کافر ذوالفقار حیدر است با قد خم، ناله ی جانکاه، آه سینه ام بی تو گویی نغمه های عود و و دود و مجمر است از غمت با چشم خونین می خورم خون جگر بی تو در بزم غم آنم باده اینم ساغر است دیده روشن کن مرا باری به لطف از در درآ تا کی آخر، دلبرا، چشم «وفایی» بر در است! وفایی مهابادی