وفایی شوشتری
چند مرثیهٔ دیگر
بند سوم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون کاروان عشق به دشت بلا گذشت افکند بار عشق در آنجا ز جا گذشت با عشق دید آب و هوایش چو سازگار منزل نمود و از سر آب و هوا گذشت سالار کاروان همه کالای عشق را بنهاد در میانه زهر مدّعا گذشت چون در زمین پُر خطر نینوا رسید با صد هزار شور و نوا از نوا گذشت از جان و دل گذشت به راه نگار خویش از سر، جدا گذشته و از تن جدا گذشت روزی که از مدینه برون می نهاد پای از خانمان گذشته و از اقربا گذشت هر چند در بها و ثمن می فزود حُسن عشق آنقدر فزود که تا از بها گذشت شکرانه داد اکبر و اصغر به راه دوست در کوی عشق یار چو از وی بدا گذشت هر چیز را به عالم امکان نهایتی است جز عشق او به دوست که از منتها گذشت معراجش از «دنی فتدلّی» گذشت و لیک ناید مرا دیگر به زبان تاکجا گذشت معشوق جلوه کرد به آئین عاشقی خود عشق باخت با خود و از ماسوا گذشت از سرگذشت او نتوان گفت یا شنید کامد چه بر سرِ وی و بر وی چها گذشت سرخوش گذشت از سر عالم به راه دوست از هرچه درگذشت به عین رضا گذشت از عشق هم گذشت که عشق است خود حجاب پس روی خویش دید چو خورشید بی نقاب وفایی شوشتری