ترکی شیرازی
فصل سوم | سوگواری ها
شمارهٔ ۹۸ - شعلهٔ سخن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پدر زهجر تو کاهیده چون هلال تنم خوشا دمی که به ماه رخت نظاره کنم زکربلای تو بویی گرم رسد به مشام هزار بار بود به زنافهٔ ختنم از آن زمان که ز آغوش تو جدا گشتم هنوز بوی تو آید ز چاک پیرهنم تو خفته ای به دل خاک، با تن صد چاک من از فراق تو حیران زکار خویشتنم من از کجا و مدینه کجا و شام کجا؟ فلک برای چه آواره کرد از وطنم زبعد قتل تو ای خسرو سلیمان جاه! زمانه کرد گرفتار ظلم اهرمنم به راه شام نبودی ببینی ای بابا! که خصم، گردن و بازو ببست با رسنم سواره ناقهٔ عریان، به کوچه های دمشق به حال زار کشاندند بین مرد و زنم به شام آی و مرا از قفس رهایی بخش تو گلشن من و من عندلیب آن چمنم زخاک، روز قیامت، چو سر برون آرم هنوز بوی فراق تو آید از کفنم چو آب دیدهٔ «ترکی» به آتش دل ریخت فرو نشاند در این بزم، شعلهٔ سخنم ترکی شیرازی