ترکی شیرازی
فصل سوم | سوگواری ها
شمارهٔ ۴۲ - حدیث کربلا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شبان تیره از دود فراق دوستان نالم ز کجر فتاری و بی مهری این آسمان نالم نمی خندد لبم از بس غم پنهان به دل دارم بسوزد بند بند استخوانم گر عیان نالم به روز و شب، ز هجر دوستان و فرقت یاران چو بلبل از فراق گل، به صحن بوستان نالم حدیث کربلا و داستان آل طاها را چو آرم یاد همچون نی، به صد شور و فغان نالم ز گل کردند خالی ناکسان گلزار زهرا را ز گلچین شکوه گویم یا ز دست باغبان نالم؟ سر سلطان دین، مهمان شد اندر خانهٔ خولی به حال میهمان یا از جفای میزبان نالم؟ سرش را بی گنه ببرید شمر و ساربان دستش ز جور شمر گریم یا ز ظلم ساربان نالم؟ برای خاتمی، اهریمنی ببرید انگشتش ز سوز دل به حال آن سلیمان زمان نالم به طشت زر سر سبط پیمبر خواند چون قرآن بنالم من بر آن سر، یا ز چوب خیزران نالم؟ چو ابر نوبهاری زار بهر کشته گان گریم چو نی بر غربت آل علی در بزم جان نالم خزان شد تا بهار عمر اکبر شبه پیغمبر چو بلبل از غم گل، با سرشک دیدگان نالم روان شد کاروانی از اسیران، سوی شام غم به حال آن اسیران، چون درای کاروان نالم ترکی شیرازی