ترکی شیرازی
فصل سوم | سوگواری ها
شمارهٔ ۲۰ - علمدار سپاه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چرا افتاده ای، ای قهرمان شیر گیر من؟! غضنفر کش، هژبر انداز، عباس دلیر من کدامین بی حمیت، دست های تو قلم کرده کدامین سنگدل، قد دل آرای تو خم کرده؟ علمدار سپاه من، چه شد دست بلند تو که از تیغ جفا ببرید از هم بند بند تو برادر جان! تو بودی ناصر و پشت و پناه من در این پیکار بودی تو علمدار سپاه من کدامین کافر سنگین دل از پایت درآورده چرا از تیر چون شهباز، جسمت پر برآورده؟ بیابانی خطرناک و محل دشمن است اینجا زجا خیز ای برادر جان! چه جای خفتن است اینجا ز جا خیز و علم بردار و با من هم عنانی کن به دور خیمه ها اهل حرم را پاسبانی کن بیا در خیمه گاه و خواهرانت را تسلا کن تسلای دل خونین اهل بیت طاها کن ستاده بر در خیمه سکینه اشک می بارد دو چشمش بر ره است و انتظار مقدمت دارد خموش افتاده ای جان برادر! در چه احوالی بود در قتلگه پهلوی اکبر جای تو خالی ریاض قتلگه هر چند رنگین لاله ها دارد ولیکن بی گل عباسی تو کی صفا دارد برو جان برادر نزد بابت ساقی کوثر که من هم از قفایت می رسم تا ساعت دیگر رقم زد کلک « ترکی » تا به دفتر شرح این غم را شرار نظم او آتش به جان زد خلق عالم را ترکی شیرازی