ترکی شیرازی
فصل اول | لطیفه نگاری ها
شمارهٔ ۱۲۵ - شب معراج
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا که از پرده جلوه بنمودی دل خلقی ز جلوه بربودی هر که مهرت به جان خرید نبرد بهتر از این به رایگان سودی در دلم عشق ات آتشی افکند که نه پیدا بود از او دودی ز اشتیاق تو روز و شب جاری ست از دو چشمم سرشک چون دودی به وفایت که در دو عالم نیست در ضمیرم به جز تو مقصودی تا وجود تو در جهان دیدم دل نبستم به هیچ موجودی کافرم گر به جز توام باشد چشم جودی به هیچ ذیجودی به جز از سایهٔ دو گیسویت بر سرم نیست ظل ممدودی ای رسولی که در شب معراج راه افلاک را تو پیمودی در پس پرده با خدای جلیل راز گفتی، جواب بشنودی ای حبیبی که از غم امت در جهان لحظه ای نیآسودی گفتیم بنده باش بنده شدم بیش از این خدمتم نفرمودی «ترکی» از روز محشرش غم نیست گر بداند ز وی تو خشنودی ترکی شیرازی