ترکی شیرازی
فصل اول | لطیفه نگاری ها
شمارهٔ ۸۱ - آبشار باغ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر خیز تا رویم به سیر بهار باغ زان جا کشیم رخت، به زیر حصار باغ گر باغبان ز در، نگذارد درون شویم خود را بیفکنیم به باغ، از جدار باغ بنهیم گاه چشم، به سیر درخت گل بدهیم گاه گوش، به صوت هزار باغ خوابیم گاه زیر درختان نارون یابیم گاه بهره ز سیب و انار باغ گیریم گاه از کف ساقی سیم ساق جام پر می به لب جویبار باغ رفتیم گه میان گل و لاله و شقیق خفتیم گه میان همیشه بهار باغ نساج نوبهار، زگل های رنگارنگ گویی که بافته است بهم پود و تار باغ شبنم زبس نشسته و، از بس وزیده باد اشجار پاک گشته، زگرد و غبار باغ بنگر به دست ابر بهاری که از تگرگ گویی نموده دانهٔ گوهر، نثارباغ اشجاررا به شاخه درختان، شکوفه ها رخشنده چون ستاره به شب های تار باغ ریزان چو سیم خام بود آب زآبشار گویی که نقره می چکد از آبشار باغ ای گل تو خوش خرام به باغ و کنار آب تا«ترکی» ات شود ز وفا آبیار باغ فراش نوبهار، بساط زمردین گسترده از برای تو در رهگذار باغ ترکی شیرازی