ترکی شیرازی
فصل اول | لطیفه نگاری ها
شمارهٔ ۴۴ - شب تا به صبح
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در فراقت ای بت سیمین برم، شب تا به صبح می چکد خونابه از چشم ترم، شب تا به صبح ز آتش هجر تو و، سیلاب اشک دیده ام گاه در آبم گهی در آذرم، شب تا به صبح هیچ آگه نیستی ای ماه رو، کز دوریت! از مژه ریزد به دامان اخترم، شب تا به صبح بسکه در مینای چشمم خون دل آمد به جوش شد ز خون دل لبالب ساغرم، شب تا به صبح با خیال ترک چشم مست و خال هندویت با مسلمان گاه و، گه با کافرم، شب تا به صبح زلف چون چنگال شهبازت چو آرم در نظر چون کبوتر، دل طپد اندر برم، شب تا به صبح می چکد «ترکی» ز هجران بت سیمین بدن اشک سیمین بر رخ همچون زرم، شب تا به صبح ترکی شیرازی