بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۴۷۱: تا ز عشق روی خوددیوانه ام کرد آن پری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا ز عشق روی خوددیوانه ام کرد آن پری هم ز کفر آسوده ام فرمود وهم از دین بری حاش لله آدمیزاد این چنین کی دیده کس گشته ام حیران که حورت بوده مادر یا پری خود بر آن بودم که مهر خاوری خوانم تو را چون نکودیدم ندارد زلف مهر خاوری بارها رفتم که قدت را دهم نسبت به سرو خوب چون دیدم ندارم سروچشم عبهری مهربانی هم دخیل است ای نگار ماه رو خال وخط وزلف ورخ تنها ندارد دلبری بی تو هم خون شددلم هم دیدهام خونبار گشت در غمت دل یاریم بنمود و چشمم یاوری ای جبینت زهره رویت مه جمالت آفتاب چون بلنداقبال داری صدهزاران مشتری بلند اقبال