بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۴۶۵: مرا ای آسمان تا کی دمی آسوده نگذاری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا ای آسمان تا کی دمی آسوده نگذاری نمی دانم چه کین است این که اندر دل ز من داری زنی بر خرمن جان دوستان را دائما آتش به جز بر کشتزار دشمنان جائی نمی باری غلط می باشدار من از تو درعالم وفا جویم که جز تخم جفا در مزرع خاطر نمی کاری مرا هر کس که باشد دوست داری دشمنی با او کس ار دشمن بود با من ز جان ودل بدو یاری ز زهر قهر توهرگز نخواهد شد کسی ایمن چو اندر آستین حضرت خیر البشر ماری عجب دون پرور و ناکس نوازی الحذر از تو گلی از بهر هر خار وبرای هر گلی خاری بلند اقبال را نبودهوای همسری با تو چرا پیوسته با او از دل و جان خصم خونخواری بلند اقبال