بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۲۲۲: عاشق روی توام با کفر وایمانم چه کار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عاشق روی توام با کفر وایمانم چه کار می پرستم من تو را با این و با آنم چه کار گشته ام از دولت عشقت زعالم بی نیاز با گدائی سرکویت به سلطانم چه کار روی توتاریک شب را روز روشن میکند پیش رخسارت به شمع وماه تابانم چه کار با زمردگون خطت فیروزه را باشد چه قدر پیش یاقوت لبت با لعل ومرجانم چه کار سروقدی لاله خدی گل عذاری غنچه لب چون تورا دارم دگر با باغ و بستانم چه کار از توام رنج است در جان از طبیبانم چه سود ازتوام درداست اندردل به درمانم چه کار یوسف آسا گشت می باید عزیز مصر جان چون بلنداقبال اندر چاه وزندانم چه کار بلند اقبال