بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۷: از آن زمان که تو را شیوه دلبری گردید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از آن زمان که تو را شیوه دلبری گردید قسم به جان تودل از برم بری گردید مگر به قد تودل داشت الفتی زازل که همچو قدتوشکلش صنوبری گردید چه حکمت است که هر کس بدید چشم تورا ز دردعشق تو بیمار بستری گردید اگر که زلف تو داود نیست پس از چیست که شغل اوگه و بیگه زره گری گردید هزار شکر که ما راستم کشی است شعار شعار تو به جهان چون ستمگری گردید تو آن مهی که چوبرداشتی ز چهره نقاب خجل به پیش رخت مهر خاوری گردید نه مشتری به رختشد همی بلنداقبال ستاره روی تورا دید ومشتری گردید بلند اقبال