بلند اقبال
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۱: گر عاشق تو بی دل وجان شد شده باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر عاشق تو بی دل وجان شد شده باشد وز عشق تو رسوای جهان شد شده باشد چون می شود آتش که بیفتد به نیستان گر جسم من از عشق چنان شد شده باشد ای موی میانگر تن من از غم عشقت باریک چو آن موی میان شدشده باشد چون ابرو ومژگان تو چون تیر و کمان است گر قدچوتیرم چو کمان شد شده باشد رفتی ز برم زودتر از آب که از رود از چشم من ار رودروان شد شده باشد گویند که امسال بهار آمد ودی رفت ما ناشده آگاه خزان شد شده باشد اقبال بلندی که مرا بود گراز هجر پست وسیه وخوار و نوان شدشده باشد بلند اقبال