افسر کرمانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۷۱: ای بوستان لاله رویت بهار من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای بوستان لاله رویت بهار من بندد نگار از تو بهار ای نگار من بر من خزان بهشت ز اردیبهشت شد تا صفحه نگار تو آمد بهار من دارم دلی مشوش و آشفته چون نسیم تا زلف بی قرار تو آمد قرار من این مار دوش توست، چو ضحاک تازیان، آخر دمار می کشد از روزگار من داند که نیست جز شکن زلف پرخمت گر بگذرد نسیم صبا، بر دیار من دیگر مباد چین و تتاری به روزگار با تار چین زلف تو، چین و تتار من هندوی زلف تیره دلت، کرده از فسون، همرنگ خویش، بخت من و روزگار من افسر کرمانی