افسر کرمانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۶: چو ماه روی تو را در خیال می نگرم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو ماه روی تو را در خیال می نگرم دگر خیال بود هر چه هست در نظرم اگر تو را لب لعل است لؤلؤ شهوار من از خیال لبت چون عقیق خون جگرم اگر تو سرو بنی، من تذرو نغمه تراز اگر تو شاخ گلی من چو بلبل سحرم گرم تو اوج دهی بر سریر نه فلکم گرم تو پست کنی کم ز خاک رهگذرم گر التفات توام پایمرد لطف شود، به ملک نظم یکی شهسوار تاجورم اگرچه ملک خرابم ولی به همت دوست، در اوج شاعری آزرم ابر پرگهرم همان درخت کهن عمر دیرسالم من که سنگ جور تو ریزد شکوفه و ثمرم نمک به منطق شیرین من شود شکر چو بر زبان گذرد نام شاهد شکرم ز یمن دولت دلدار افسرا، هر شب در آسمان همه شعرا چو شعر می شمرم افسر کرمانی