افسر کرمانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۸: تیری که زد به دشمن، ما را نشست بر دل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تیری که زد به دشمن، ما را نشست بر دل دردا که صید ما را صیاد کشت غافل افسوس، کان جفاجو، از ما نمی ستاند هرگز بهای بوسی جان و تن و سر و دل ما را به خاک کویش جان دادن است آسان وز دست جور عشقش جان بردن است مشکل گر استخوان شکافند بیرون نمی توان کرد ما را که آب مهرش بسرشته اند در گل قندیل و شمع ما را پرتو فرو نشاند در بزم اگر درآید ماهی بدین شمایل عمری بود که افسر، با درد عشق یار است کی می توان از این بحر کشتی برد به ساحل افسر کرمانی