افسر کرمانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۲: روز هنگامه شه ما، صف مژگان سپهش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روز هنگامه شه ما، صف مژگان سپهش وآن خم زلف پر از حلقه، کمند و زرهش ترک آن چشم سیاه مژه اش حاجت نیست کار صد لشکر خونخوار کند یک نگهش آن که از ناز نهد پای تکبر بر خاک غافل است آن که بوّد فرق سران خاک رهش آن که از دیده او دیده ما گشت سفید، نور هر دیده بود مردم چشم سیهش به قیامت نکند میل بهشت و رخ حور هر که آغوش نگاری بود آرامگهش غیر ترسم بر افسر هنر خویش کند فرصت صحبت وی بار خدایا مدهش افسر کرمانی