افسر کرمانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۲: جان است اگر گرامی و عمر است اگر عزیز،
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جان است اگر گرامی و عمر است اگر عزیز، بادا نثار روی خوش و سیرت تو نیز صبح است و باغ پرگل و بلبل ترانه سنج تا بوستان بهشت کنی ای نگار خیز بستان نه بلکه ساحت کیهان معطر است تا داده ای به باد تو آن زلف عطر بیز تا من برقصم از غم شادی فزای دوست، مطرب تو نغمه سرکن و ساقی تو باده ریز گر آتشم زنی چو نی اندر به بند بند، عاشق نباشد آن که ز نار آورد گریز از جان هزار بانگ برآید که مرحبا گر بند بند من بشکافی به تیغ تیز افسر کرمانی