افسر کرمانی
غزل ها
شمارهٔ ۸۵: مرغ دل ما در قفست دانه ندارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرغ دل ما در قفست دانه ندارد ور ز آن که رها می کنیش خانه ندارد دیوانه شدم بس که به ویرانه نشستم ای خوش به دیار تو که ویرانه ندارد ناصح مکن افسوس و مزن راه من از عشق سودا زده غم سر افسانه ندارد عشاق تو در غم همه یارند و موافق بزمی بود این بزم که بیگانه ندارد سر در خم می برده فرو ساقی مستان این باده، مگر جرعه و پیمانه ندارد گر چنگ زند مطرب و گر عود که بی عشق، سازش همه یک نغمه مستانه ندارد با طایر آزاد بگویید که افسر، در دامگه عشق بتان دانه ندارد افسر کرمانی