افسر کرمانی
غزل ها
شمارهٔ ۶۵: تا شدم شیفته زلف تو آرامم نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا شدم شیفته زلف تو آرامم نیست همچو آغاز غمت شادی انجامم نیست دلم آن گونه به دام تو هوس کرد که هیچ، حلقه ای خوبتر از حلقه اندامم نیست من که در آتش سودای غمت پخته شدم، هیچ در بوسه آن لب طمع خامم نیست هوس خلوت خاصت، به چه امید و چه حدّ من که ره در گذر بارگه عامم نیست به دو زلفت، که شبی روز نکردم هرگز که نه امروز از آن زلف دوتا شامم نیست ناله ام زار و دلم کاسه خون است، دگر هوس مطرب و ساقی، طلب جامم نیست تیر مژگان تو، کام دل هر ناکام است حیف، کان تیر نصیب دل ناکامم نیست با صبا، شرح پریشانی خود گویم از آنک، سوی آن نافه گشا، زهره پیغامم نیست دست توفیق چو بگرفت عنانم، افسر تو مپندار که یکران سخن رامم نیست افسر کرمانی