افسر کرمانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۴: ای ماه وشان همه غلامت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای ماه وشان همه غلامت خورشید رخان اسیر دامت در ناف غزال خون گره کرد یک چین ز دو زلف مشک قامت بی رخصت ما کشیده ای جام خون دل ما بود حرامت مه کاست ز رشک، گرچه در بزم خورشید به کف گرفته جاهت هر شب به سپهر چشم انجم، نظاره کنان شمع بامت هر روز به چرخ روی خورشید زرد است ز رشک نقش گامت ریزم دل و جان به پای پیکی کآرد به حضور من پیامت افسر کرمانی