افسر کرمانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۳: در دام گرفتند و شکستند پرم را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در دام گرفتند و شکستند پرم را وانگاه به بازیچه بریدند سرم را ای کاش سرم را که به بازیچه بریدند، بریان ننمودند بر آتش جگرم را عالم همه طوفان شود، ای وای به مردم خشک ار نکند آتش دل چشم ترم را هر لحظه ز بیداد دگر زیر و زبر کرد، دست غمت این خانه زیر و زبرم را جانم به لب و سوی توام راه نباشد ای وای، صبا گر نرساند خبرم را در کوی تو آسوده توانم که بیایم گر اشک روانم نکند گل گذرم را افسر نبود در همه کشور خوبی، دادی که بود دلبر بیدادگرم را افسر کرمانی