افسر کرمانی
غزل ها
شمارهٔ ۹: از دیده چکد قطره خون جگر ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از دیده چکد قطره خون جگر ما خون جگر آویزه چشمان تر ما عزم سفر کوی تو داریم و نباشد جز لخت جگر توشه راه سفر ما ماییم همان نخل که در دامن اطفال، با سنگ فرو ریخته باشد ثمر ما رمزی بود از آب حیات و دل ظلمت در تیره شبان گر نگری چشم تر ما با آن که بلند است تو را کوکب مسعود، اندیشه کن از شعله آه سحر ما این گونه که عشقم ز خودی خانه بپرداخت روزی تو درآیی که نباشد اثر ما افسر، به حریم در آن دوست رسیدیم بد خضر در این راه همی راهبر ما افسر کرمانی