میرداماد
غزل ها
شمارهٔ ۱۷: گر زمهر بتی دل به قصد کین من است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر زمهر بتی دل به قصد کین من است سپاه فتنه دگر باره در کمین من است دلا بگو دگر این گرد راه جلوه کیست که همچو نور فروزنده در جبین من است به شرع عشق مسلمان نیم،تف دوزخ اگر نه عاریت از آه آتشین من است غمی که شادی عالم بدو خراج دهد سریر سلطنتش خاطر حزین من است رهین آه خودم کز فروغ شعله او هزار دوزخ افروخته رهین من است کنون به دست تو باری زمام دل دادم اگر چه خون به دل عقل پیش بین من است مرا به داغ غلامی نشانه کن هر چند که داغ تو نه به اندازه جبین من است تو از نصیحت من رنج خود مده اشراق که در حقه دانش در آستین من است میرداماد