فصیحی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۸۸: هر شبم داغی چنان در گلخن تن بشکفد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر شبم داغی چنان در گلخن تن بشکفد کز عقیقی اشکم این فیروزه گلشن بشکفد تیره بختی بین که چون نعشم ازین منزل برند تازه گلهای تجلی تا به روزن بشکفد جان شهید غم به ذوقی داد کز خونش اگر آب یابد باغ گل پیش از دمیدن بشکفد نقش بت باشد به جای داغ تعویذ جگر لاله زاری کز سر خاک برهمن بشکفد در چمن خندیدن گل نوحه برخود کردن است غنچه ای را وقت خوش کز دود گلخن بشکفد جان فدای جلوه ای کردم که از شادی کفن چون گلستان از گریبان تا به دامن بشکفد ای که می گویی فصیحی بشکف اندر باغ دهر کو دو عالم تلخکامی تا دل من بشکفد فصیحی هروی