فصیحی هروی
غزلیات
شمارهٔ ۴۵: شه محبتم و ملک غم بلاد منست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شه محبتم و ملک غم بلاد منست عمارت جگر از شعله عدل و داد منست جهان دردم و کنعانیان نیند آگه که نور دیده یعقوب در سواد منست درین چمن چو ببینی گیاه تشنه لبی ز شعله آب دهش کان گل مراد منست خزان گلشن خویشم ولیک عالم را بهارم و نفس روح قدس باد منست جگر به تحفه فرستم به خلد همره آه از آن شرار که در دوزخ نهاد منست ز دود و اخگر باشد کلاه و نعلینم به راه گرم روان شعله اوستاد منست ز رشک رانده ام از یاد خود فصیحی را چو جلوه گاه تمنای دوست یاد منست فصیحی هروی