طغرای مشهدی
بیت ها بر گزیده از غزل ها
شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای باران - دریای نشاه خیزد، از قطره های باران
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون باده می کند مست، ما را هوای باران دریای نشاه خیزد، از قطره های باران مینا با پای ساغر، چون سر نهد به سجده چیز دگر نخواند، غیر از دعای باران پیداست عکس خوبی، از چار سوی عالم آیینه خانه ای شد دهر از صفای باران روزی که نیست چشمم، از جوش گریه پر آب در کارخانه ابر،خالی ست جای باران دارند برسر دست، جانهای تلخ و شیرین باران برای ساغر، ساغر برای باران پس ماندن از رفیقان، ننگ است بر سبکرو بیجا نمی خروشد، سیل از قفای باران طغرا مباش غافل، زین ابر خرقه آبی پیری ست سبحه در کف، از قطره های باران طغرای مشهدی