میلی مهشدی هروی
غزل ها
شمارهٔ ۲۸۶: من و آرزوی بزمی که ز حال من بپرسی - چو کسی دگر نماند، ز ملال من بپرسی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من و آرزوی بزمی که ز حال من بپرسی چو کسی دگر نماند، ز ملال من بپرسی به حضور غیر، کردی نشنیده پرسشم را که ازو به این بهانه، ز سوال من بپرسی ز تخیّل تو چندان شود اضطرابم افزون که به خاطرم نیاید، چو خیال من بپرسی ز حیا نظر به سویم نکنی، خوش آنکه از می تو به حال خود نباشیّ و ز حال من بپرسی به فراق، آن چنانم بگذشت عمر، میلی که خجل شوم چو حرفی ز وصال من بپرسی میلی مهشدی هروی