میلی مهشدی هروی
غزل ها
شمارهٔ ۲۳۸: نباشد چارهای درآرزویش غیر جان دادن - که باشد عیب پیش غمزهاش رسم امان دادن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نباشد چاره ای درآرزویش غیر جان دادن که باشد عیب پیش غمزه اش رسم امان دادن ز غوغای هوسناکان به این امید خرسندم که خواهد بدگمانیها به یادش امتحان دادن ز بی تابی هلاک مردنم، هرچند می دانم که غم دست از گریبانم نمی دارد به جان دادن به کویش چون روم، بیگانهای همره برم با خود که دل را از تغافل کردنش تسکین توان دادن به وقت شکوه اش جرمم یقین از بی گناهی شد مرا میلی تو می بایست حرفی بر زبان دادن میلی مهشدی هروی