میلی مهشدی هروی
غزل ها
شمارهٔ ۲۲۳: گر از نوروز، نوشد ماتمم، خاطر مجوییدم - درین ماتم، به مرگ نو، مبارکباد گوییدم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر از نوروز، نوشد ماتمم، خاطر مجوییدم درین ماتم، به مرگ نو، مبارکباد گوییدم چنان زین گلشن بی برگ، بوی مرگ می آید که هر گل با زبان حال می گوید: مبوییدم چو با صد آرزو در سینه، جان دادم به ناکامی دل پر حسرتم را یاد آرید و بموییدم هم آغوش است یاد آن قد و رخسار در خاکم پی افشای راز ای سرو و گل، از گل مروییدم کس از بانگ جرسهای دل، آگاهی نمی یابد ره سخت طلب هرچند می گوید بپوییدم مرا هم پوشش نوروز، رنگ آمیز می باید شهید تیغ عشقم، خاک و خون از تن مشوییدم ز شوق روی او گر همچو گل از گل برآرم سر ز من بوی محبت خواهد آمد گر ببوییدم ز دلسوزی گر از بهر مبارکباد نوروزی مرا خواهید، بر درگاه شاهین شاه جوییدم میلی مهشدی هروی