میلی مهشدی هروی
غزل ها
شمارهٔ ۲۲۲: هلاک جان خود زان غمزه خونخوار فهمیدم - به جانم کار دارد، از هوای کار فهمیدم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هلاک جان خود زان غمزه خونخوار فهمیدم به جانم کار دارد، از هوای کار فهمیدم خراب مجلس دوشم، که از اغیار در مستی شکایت گونه ای کردی که صد آزار فهمیدم گمان وعده دیدار او با کس نمی بردم ز تاب انتظار آوردن اغیار فهمیدم چنان امیدواری پشتگرمم داشت در بزمش که صد عذر صریحم گفت و من دشوار فهمیدم نگاهی کردی و انداختی در بیم و امیدم چه بود این حرف کز وی مدعا بسیار فهمیدم ز بدخویی چه کردی با دل آزرده میلی که امشب داشت آزاری که بی اظهار فهمیدم میلی مهشدی هروی