میلی مهشدی هروی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۹: چنان رفتم من بیاعتبار از خاطر شادش - که گر میبیندم صد ره، نمیآید زمن یادش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چنان رفتم من بی اعتبار از خاطر شادش که گر می بیندم صد ره، نمی آید زمن یادش خوش آن ساعت که رحمش باز دارد چون ز آزارم کند بی اعتدالیهای خویی، گرم بیدادش بنای شهر بند عافیت کردم، ندانستم که عشق خانه ویران ساز، خواهد کند بنیادش شهید خنجرت هر چند از خود بی خبر باشد خبردارش کند بی تابی دل، چون کنی یادش به جان از ناله می آورد میلی، دوش مردم را اگر هر دم نمی شد بیخودی مانع ز فریادش میلی مهشدی هروی