میلی مهشدی هروی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۴: جان رفت و سینه تیر غمت را نشان هنوز - دل شاهباز عشق ترا آشیان هنوز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جان رفت و سینه تیر غمت را نشان هنوز دل شاهباز عشق ترا آشیان هنوز در زیر خاک، دل به همین خوش کنم که هست از خون من نشانه بر آن آستان هنوز دانسته ای که مهر تو با جان نمی رود کز خاک کشتگان گذری سرگران هنوز راز نهانی ام شده افسانه در جهان وین طرفه تر که می کنم از خود نهان هنوز این غم کجا برم که به من از جفای تو شد غیر مهربان و تو نامهربان هنوز یارب کجا پیاله لبریز داده اند کز باده آستین تو دارد نشان هنوز میلی درین خیال که بردارد از تو دل تو دل ازو گرفته و در قصد جان هنوز میلی مهشدی هروی