میلی مهشدی هروی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۹: ز مجلس دوست رفت و دشمن آمد - دلا منشین که وقت رفتن آمد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز مجلس دوست رفت و دشمن آمد دلا منشین که وقت رفتن آمد ز جا دشوار خیزم، بس که بی او ز مژگان خون دل در دامن آمد ز غمناکی، به گوشم صوت مطرب ملال انگیزتر از شیون آمد زد آتش آه دل در پنبه داغ مرا برق بلا در خرمن آمد به گردن بینمت خون جهانی ترا دستی مگر در گردن آمد؟ مرا آن غمزه تیری بر جگر زد کزان صد چاک در پیراهن آمد نیامد، گر کسی رفت از پی دوست وگر آمد، به کام دشمن آمد ز من نشنیده میلی وز پی اش رفت به آخر بر سر حرف من آمد میلی مهشدی هروی