میلی مهشدی هروی
غزل ها
شمارهٔ ۷۷: گذشت دور گل و یار سوی باغ نرفت - که آفتاب به نظّاره چراغ نرفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گذشت دور گل و یار سوی باغ نرفت که آفتاب به نظّاره چراغ نرفت ز بوی نافه چین، همچو داغ لاله مرا خیال کاکل نورسته از دماغ نرفت ببین نهایت دلبستگی که خون مرا به رنگ برگ گل از دامن تو داغ نرفت به روز واقعه در دشت غم سیه پوشی به ناله بر سر مجنون به غیر داغ نرفت چو دید مرغ چمن را به سوی گل نگران دگر ز غیرت خوبی به گشت راغ نرفت دگر به بزم رقیبان نرفته، یا ز فریب مرا چو بر سر ره دید، بی سراغ نرفت؟ هزار شکر که تا میلی از فراق نمرد به رغم بوالهوسان از پی فراغ نرفت میلی مهشدی هروی