میلی مهشدی هروی
غزل ها
شمارهٔ ۳۲: بیا ای قاصد از کویش، زغم آزاد کن مارا - پیامی گر نداری، از دروغی شاد کن مارا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیا ای قاصد از کویش، زغم آزاد کن مارا پیامی گر نداری، از دروغی شاد کن مارا همی گویی که آخر می دهم داد غریبان را بیا اوّل شهید خنجر بیداد کن مارا برو عهدی که با اغیار هم نو بسته ای، بشکن بیا یک بار شاد از عهد بی بنیاد کن مارا چو ما را بی گنه خون ریختی، هرجا شهیدان را میان خاک و خون افتاده بینی، یاد کن مارا چو اُفتم در خیال وصل، از هجران دهی یادم ترا میلی که می گوید که در فریاد کن مارا؟ میلی مهشدی هروی