کوهی
غزل ها
شمارهٔ ۲۳۰: هست گردانید ما را از جهان نیستی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هست گردانید ما را از جهان نیستی کرد منزل مرغ جان در آشیان نیستی خانه تن را که قصر پادشاه روح شد خاک راهی یافتم در آستان نیستی اعتبارات یقین در نیستی مطلق است هستی واجب در آید در نهان نیستی چون مرادت لا بود از گفتن لاریب فیه گل شکفت از شاخ لا در بوستان نیستی داده از یکدانه ارزن گفت نحن الزارعون نعمت هستی او پرکرده جان نیستی آتش هستی چو غیر خویشتن را پاک سوخت نه فلک شد بر هوا همچون دخان نیستی کوهیا گر چه الف شد مبدأ هستی ذات در معاد خلق لام است ابروان نیستی کوهی