کوهی
غزل ها
شمارهٔ ۲۲۷: از قدم تا فرق زیبا آمدی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از قدم تا فرق زیبا آمدی از برای چشم بینا آمدی کردی از ظاهر بباطن التفات از دل اندر دیده ما آمدی آمدی بالذات بر اشیا محیط بس عجب بر برج دریا آمدی بودی اندر گوشها سامع بخود در زبانها جمله گویا آمدی دوش همچون ماه دیدم نیم شب با سر زلف مطرا آمدی روز دیگر مست و جام می بکف با رباب و چنگ و غوغا آمدی با لب یاقوت و زلف عنبری از برای قوت جانها آمدی تا به بینی حسن روز افزای را با دو چشم مست شهلا آمدی نی ازل باشد تو را و نی ابد نه ز پستی نه ز بالا آمدی چون سقیهم ربهم گفتی بلطف ساقی روحی و سقا آمدی مست رفتی از بر ما بیخبر قاضی و مفتی و دانا آمدی دیدم اندر دیروزی ناگهان وه که با زلف چلیپا آمدی غیر خود را از میان برداشتی زین جهت دانم که تنها آمدی یاد دارم آیت خلق جدید گاه پیر و گاه برنا آمدی بر سر قاف قناعت منقطع کوهیا مانند عنقا آمدی کوهی