کوهی
غزل ها
شمارهٔ ۸۷: صوت نقاره ونی و سرناو چنگ و عود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صوت نقاره ونی و سرناو چنگ و عود گلبانگ میزنند که هستیم در شهود ممکن بوقت هستی خود واجب الوجود آری بود چو هستی او هست در وجود عاشق شد ار بحسن خود از روی دلبران خود را مگر بدیده خود باز می نمود اجیب گفت حضرت و آنگاه آفرید از جان جمله نعره بر آورد در شهود آتش زد آفتاب جمالش بچشم ما اعیان ممکنات برفتند همچو دود کوهی بدید پرتو انوار آن جمال او را چو جذبهای خداوند در ربود کوهی