کوهی
غزل ها
شمارهٔ ۸۵: دل من بی جگری کرد و بجانان نرسید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل من بی جگری کرد و بجانان نرسید درد هجران من از درد بدرمان نرسید سالها در ره مقصود بسر میرفتیم عمرم آخر شد و این راه بپایان نرسید غرقه بحر تحیر دل من با لب خشک در عطش هر دو بسر چشمه حیوان نرسید گریه چشم من از ابر گهر بار گذشت مرهم ریش دلم زان لب خندان نرسید خار خوردیم و همه خون جگر پالودیم هیچ بوئی بشامم ز گلستان نرسید این همه گریه و زاری که تو کردی کوهی هیچ رحمی بتو از حضرت رحمان نرسید کوهی