کوهی
غزل ها
شمارهٔ ۲۲: هستم از لعل تو در آتش و آب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هستم از لعل تو در آتش و آب مردم و سوختم مرا دریاب از جلال و جمال و زلف و رخت میکند در دلم خطاب خطاب از دل و آب دیده در عشقت میخورم روز و شب شراب و کباب آه کز نفس قیس و طاعت جان چند باشیم در خطا و ثواب همه زنار کافری بستند از دو زلف تو شیخ و طفل و شباب ز آتشت سوختیم با دم سرد تا مرا سوختی ز آب و تراب تو محیطی و هر چه موجودند غرقه در موج بحر بی پایاب خاک در کاه تست هر دو جهان ان هذا اقل ما فی الباب ما به نسبت صفات فعل توئیم خویشتن گفته فلا انساب هم بچشم تو دیده ام روشن شدت ذات تو است بر توحجاب هست کوهی چو قشر و عشقت لب عین یکدیگرند قشر و لباب کوهی