صوفی محمد هروی
ده نامه
بخش ۲۸ - نامه نهم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
این سخنان خادمه چون باز گفت چهره او چو گل احمر شکفت خادمه را خواست بسی عذر، نیک او به تمنای رخ یار لیک روی نهاد او به کف پای این شاد شد او زین خبر نازنین گفت ایا سرو قد نوجوان از من دلداده سلامی بخوان بنده نوازی کنیم بی عدد گر بکنی شاد دلم را ز خود منت و صد شکر تو بر جان من ای بت شیرین لب خندان من ای لب تو آرزوی جان مرا چاک کنم در غم تو جامه را گرچه مرا سوخت غمت همچو عود هجر به امید تو آسان نمود هر چه به یاد تو مرا آن خوش است گر همه آن دوزخ پر آتش است درد تو بهتر ز دوایی دگر نیست مرا جز تو هوایی دگر عشق تو خوشتر ز همه کاینات لعل تو سرچشمه آب حیات ای بت عیار به من رخ نما من به امید تو کشیدم بلا نیست مرا طاقت صبر و قرار باز رهان زودترم ز انتظار صبر من و مهر تو شد ناپدید عشق چنین در همه عالم که دید خادمه بر گوی دگر بار تو این سخنانم بر دلدار تو صوفی محمد هروی