صوفی محمد هروی
دیوان اطعمه | خوراکی ها
بخش ۱۰۶: نانوشته مانده است - در جواب او
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نانوشته مانده است در جواب او آن کس که خورد کاسه اوماج سیر داغ از وی عجب مدار تو آشفتگی دماغ صحن مزعفری که به دست آورد کسی دارد دلش ز لذت و عیش جهان فراغ چون زلبیا نگاه کن اندر تمام دهر نشکفته است یک گل احمر ز هیچ باغ قناد را نگر که در آن شیشه های او رخشنده قرص صندل و لیموست چون چراغ ای خرم آن زمان که بود بر حلیم گرم در پیش من کشیده بود مطبخی ایاغ ترشی چو با برنج مزعفر بدید گوشت گفتا قرین شدست به هم عندلیب و زاغ چون مهر دعوت است سرشته به جان او صوفی به دهر چاره ندارد ازین بلاغ صوفی محمد هروی