صوفی محمد هروی
دیوان اطعمه | خوراکی ها
بخش ۸۳: آن سرو ناز من که خجل گشت ماه ازو - دل برده است و در پی جان است آه ازو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن سرو ناز من که خجل گشت ماه ازو دل برده است و در پی جان است آه ازو در جواب او آن قرص میده ای که خجل گشت ماه ازو «دل برده است و در پی جان است آه ازو» آن طاق ابروان دلارای مطبخی محراب جان ماست تو حاجت بخواه ازو خشک و تر آنچه هست به سفره نثار کن کاین گشنگی بلاست، الهی پناه ازو این ماس وا ز قلیه زنگی کجا شود نتوان به سعی شست چو بخت سیاه ازو این قرص میده، سلمه الله، دلبرست کاین دم ببین به سر نکند هیچ شاه ازو هر جا که هست بره بریان مکرم است در هیچ حال کم نشود عز و جاه ازو گر بر دل برنج غباری ز قند هست صوفی مستمند، تو عذری بخواه ازو صوفی محمد هروی