صوفی محمد هروی
دیوان اطعمه | خوراکی ها
بخش ۶۱: زلف بر عارض زیبای تو حالی دارد - کیست در شهر که او چون تو جمالی دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زلف بر عارض زیبای تو حالی دارد کیست در شهر که او چون تو جمالی دارد در جواب او صحن فرنی است که فرخنده جمالی دارد نه چو پالوده که زلف و خط و خالی دارد عزم همصحبتی قیمه بود اکرا را دلم از غصه این قصه ملالی دارد در زمانی که بود چشم تو سرخ از سبزی صحن ماهیچه بر قیمه چه حالی دارد طاس شیر و شکر از لطف شما می خواهم چه کنم ماس بقر را که سفالی دارد ترشی و آش سماق ار چه عزیزند ولیک همچو بریان که درین شهر کمالی دارد بامدادان سوی بازار خرامان بگذر بنگر کله بریان چه جمالی دارد هر کسی را ز ازل گشته مقرر هنری صوفی و اطعمه او نیز خیالی دارد صوفی محمد هروی