صوفی محمد هروی
غزل ها
شمارهٔ ۴۳: گل جمال تو خواهم بهار را چه کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گل جمال تو خواهم بهار را چه کنم به پیش زلف تو من سبزه زار را چه کنم اگر نهان کنم از خلق عشق آن مه را فغان و آه دل بیقرار را چه کنم چمن اگر چو نگارست تازه و خرم چو ساعد تو نبینم نگار را چه کنم مرا که سیب زنخدان یار می باید به صحن باغ تماشای نار را چه کنم اگر روم ز دیارش من این زمان، تا صبح ازین دیار روم درد یار را چه کنم شدست دیده مرا در غم تو چون جیحون بیا بگوی لب جویبار را چه کنم رقیب را نتوان دید بی رخش صوفی چو رفت گل ز چمن زخم خار را چه کنم صوفی محمد هروی