صوفی محمد هروی
غزل ها
شمارهٔ ۲۰: ای خجل در چمن از قامت تو سرو بلند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای خجل در چمن از قامت تو سرو بلند چشم شوخ تو سبق برده زبادام خجند دل زابروی تو پیوسته گرفتار بلاست چون رهد مرغ که افتاده بود دام کمند این چه بالا و میان است و چه ابرو و چه چشم یارب از چشم بدانت نرسد هیچ گزند چه زنی لاف ز میم دهن تنگ حبیب برو ای غنچه سیراب، تو بر خویش بخند ای پری در غم سودای توام دیوانه ناز تا کی بود و جور و جفاهای تو چند چه نشینی به رقیبان و دلم خون سازی گر وفایی نکنی جور و جفا هم مپسند صوفیا چند کنی ناله، ز خوبان گفتی گر تو خواهی که به کس دل ندهی دیده ببند صوفی محمد هروی