صوفی محمد هروی
غزل ها
شمارهٔ ۷: امروز مرا فرقت آن روی چو ماه است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
امروز مرا فرقت آن روی چو ماه است در هجر ندانم که در آفاق چه ماه است از خلق نخواهم که کنم درد تو پنهان اما چه کنم این دو رخ زرد گواه است گوید که مکش آه، مرا آه چه سازد خورسندی بیمار چو از ناله و آه است زلف آمد و بگرفت همه عارض او را آشفتگی من همه از زلف سیاه است کردم نظری و دلم افتاد درین قید از قید دل ای دیده ترا عین گناه است ای دل چو اسیر سر زلف و ذقنی تو شب حاضر خود باش که در راه تو چاه است باشد رخ صوفی و قدوم تو چو در شهر مقبول بود زر که برو سکه شاه است صوفی محمد هروی