قوامی رازی
دیوان اشعار | قوامی
شمارهٔ ۴۶ - در غزل است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای جهان و جان بگردان روی و رای تا بماند در جهان جانی به جای آفتابی چون شوی تابنده روی و آسمانی چون شوی گردنده رای سرو باشد پیش قدت گوژپشت لعل باشد پیش رویت کهربای جان همی کاهی چو بفزائی فراق دل همی بندی چو بگشائی قبای داده ای زان خنده با قهقهه عالمی را گریه با های های هر که بندد دل چو ما در وصل تو تا بود روی تو او را دلگشای گردد از سودای تو بی کار و بار یا بر آید همچو ما بی دست و پای هر خسی را پایگاهی آرزوست چون کند با عشق تو دست آزمای نه چو اینها ناقوامان بلکه تو چون قوامی عالمی داری گدای قوامی رازی